«آیین پرده‌خوانی غدیر» در رادیو فرهنگ برگزار شد»

«آیین پرده‌خوانی غدیر» در رادیو فرهنگ برگزار شد»

مراسم «آیین پرده‌خوانی غدیر» که از رادیو فرهنگ به‌صورت زنده پخش می­شد، با پخش سرود ملی و تلاوت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد.

آیین پرده‌خوانی غدیر، با رعایت پروتکل­های بهداشتی و با حضور دکتر شاه‌آبادی معاون صدا، دکتر منتظری رئیس کمسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و جمعی از مقامات فرهنگی و هنری کشور با نواخته شدن زنگ نقالی و ضرب مرشد و اجرای علیرضا تابان آغاز شد.

علیرضا حبیبی مدیر رادیو فرهنگ به‌عنوان اولین سخنران این مراسم ضمن خوشامدگویی به مهمانان حاضر در این مراسم، هنر نقاشی اصیل ایرانی و پرده کشی را به‌عنوان هنر دیرینه کشورمان دانست و عنوان کرد: این هنر مدت­ها بود که منسوخ‌شده بود؛ اما دوباره توسط هنرمندان عزیز احیا شد.

وی افزود: امروز ما برای اولین بار پرده غدیر خم که توسط مهدی طالعی‌نیا طراحی‌شده است را رونمایی خواهیم کرد. همچنین برای نخستین بار مراسم پرده‌خوانی توسط ابوالفضل ورمرزیار را در این مراسم خواهیم داشت.

در ادامه این مراسم، از «پرده غدیر خم» با حضور حمید شاه‌آبادی (معاون صدا)، علیرضا حبیبی (مدیر رادیو فرهنگ)، غلامرضا منتظری (نایب‌رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس)، رضا سجودی (رئیس مرکز میراث ناملموس تهران)، مهدی طالعی نیا (هنرمند نقاش صاحب اثر پرده) و ابوالفضل ورمزیار (نقال و پرده‌خوان سنتی)، رونمایی شد.

سخنرانی آقای رضا سجودی، سرپرست مرکز میراث ناملموس تهران در مراسم «آیین پرده‌خوانی غدیر»:

بسم اله الرحمن الرحیم

تجلیات فرهنگی جوامع گوناگون جلوگاه هویت آن‌ها هستند، یعنی عناصر فرهنگی جوامع، هویت آن جوامع را شکل می­دهند.

اکنون ما در چه شرایطی زندگی می­کنیم؟ در یک جهان تقریبا یکدست. این یکدستی و مشابهت در تمامی عرصه‌ها دیده می‌شود. از لحاظ پوشاک این یکدستی کاملا مشهود است؛ تقریبا همه­ی ما کت‌شلوار به تن داریم، اگر قدری غیررسمی‌تر باشیم؛ جین و تی‌شرت. خوراک‌ها تقریبا در حال یکسان شدن هستند همبرگر و پیتزا را در همه­ جا می‌توان دید. اثاثیه‌ی همه‌مان یکسان است؛ مبلمان یکسان داریم. سرپناه و سکونتگاه همه­ی ما به سوی یکسان شدن پیش می‌رود، تقریبا همه­ی ما در هرکجای دنیا که هستیم در خانه‌های یکسانی زندگی می­کنیم و با وسایل و ابزارهای یکسانی نیز سرکار داریم. این یکسانی، با شتابی عجیب به‌پیش می‌رود و فرآیند جهانی‌شدن، متاسفانه در حال تحقق یافتن است.

در کنار میراث فرهنگی ملموس، سایت­ها (محوطه‌ها) اشیا و بناها، نوعی از میراث وجود دارد که نمود ملموس ماندگار ندارد. مثلا اجرای آقای ورمزیار در لحظه انجام می­شود و خاتمه می­یابد. اگر این اجرا به تصویر کشیده نشود، که امکان آن یک امر متاخر است، نمود ملموسی برایش باقی نمی­ماند. برای در نظر گرفتن این وجه ناملموس میراث فرهنگی و برای مقابله با فرآیند جهانی‌شدن، جامعه جهانی در یونسکو کنوانسیونی را تحت عنوان «کنوانسیون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس» به تصویب رساند. در این کنوانسیون میراث فرهنگی ناملموس تعریف شد. پاسداری از میراث فرهنگی تا حدودی تعریف شد و روش­های اجرای کنوانسیون هم به ‌نوعی بیان شد.

جمهوری اسلامی ایران سه سال بعد از تصویب کنوانسیون در یونسکو یعنی در سال ۲۰۰۶ به کنوانسیون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس محلق شد و به خاطر تعهداتی که پیوستن به کنوانسیون ایجاد می­کرد نهادهایی را تاسیس کرد ازجمله دفتر ثبت آثار و حفظ و احیاء میراث معنوی و طبیعی در معاونت میراث فرهنگی برای ثبت میراث ناملموس. علاوه بر آن مرکز مطالعات منطقه­ای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در آسیای غربی و مرکزی (تحت نظارت یونسکو) که من در آنجا مشغول به انجام وظیفه هستم به‌عنوان یک اقدام دیگر ازجمله فعالیت‌هایی بود که دولت جمهوری اسلامی ایران در راستای الحاق به کنوانسیون ۲۰۰۳ انجام داد.

میراث فرهنگی ناملموس در این کنوانسیون درواقع به مجموعه عمل­ها (کنش­ها) بیان­ها، بازنمایی­ها، مهارت­ها دانش­ها و همین‌طور اشیا، مصنوعات و فضاهایی مرتبط با آن اطلاق می­شود که اجتماعی یا گروهی از مردم آن‌ها را میراث خود می­دانند. این میراث در تعامل با طبیعت و تاریخ از نسلی به نسل دیگر منتقل و پیوسته بازآفرینی و خلق مجدد می­شود.

دامنه ­ها یا حوزه‌هایی که برای میراث فرهنگی ناملموس در کنوانسیون ۲۰۰۳ بیان‌شده‌اند عبارتند از

  1. سنت­ها و بیان­های شفایی
  2. هنرهای اجرایی
  3. کنش‌های اجتماعی آیین­ها و رویدادهای جشنی
  4. دانش و مهارت‌هایی که به طبیعت و جهان معطوف است
  5. صنعت گری سنتی

نقالی یا پرده‌خوانی (چرا می‌گویم یا پرده­خوانی؟ چون به نظر من نقالی و پرده­خوانی به لحاظ ماهوی یکی هستند. پرده‌خوانی نوعی نقالی است همراه با پرده.) یکی از مصادیق روشن میراث فرهنگی ناملموس است که در ذیل دو دامنه­ی مشخص یعنی سنت­های شفاهی و هنرهای اجرایی قرار می­گیرد و در مورد پرده‌کشی
صنعت­گری سنتی هم به آن اضافه می­شود. یعنی از پنج دامنه­ی بیان شده در کنوانسیون، در پرده­خوانی سه دامنه پوشش داده شده است.

متاسفانه با توجه به آنچه­که در خصوص فرآیند جهانی‌شدن عرض کردم، می­توان گفت نقالی به شکل سنتی آن باکمال تاسف دیگر وجود خارجی ندارد. چیزی که امروزه از نقالی یا پرده­خوانی به جا مانده نقالی یا پرده­خوانی ازبافت‌خارج‌شده است، بدون کارکرد سنتی اجتماعی که نقال و پرده­خوان داشته­اند. اما خوشبختانه چیزی را که من در اینجا می­بینم نوعی احیا پرده کشی و پرده­خوانی است، با توجه به نیاز فعلی و در با تعامل با شرایط فعلی جامعه و آن پرده­خوانی غدیر است. این امر ناشی از آن اهمیت تشیع و غدیر برای مردم ایران است.

پرده­خوانی غدیر شاید بتواند به احیای این سنت و میراث فراموش‌شده کمک کند، اما آفتی که هر یک از تجلیات میراث فرهنگی ناملموس را تهدید می‌کند، خارج شدن سنت از بستر و بافت طبیعی آن است. باید مراقبت باشیم این میراث خارج از بافت، یعنی موزه­ای و نمایشگاهی اجرا نشود. احیا یا باززنده کردن هر یک از عناصر میراث فرهنگی ناملموس نیازمند یک تعامل جمعی است: از اجتماع و افرادی که صاحبان و مجریان آن میراث هستند (در اینجا نقال و مرشد و پرده کش و …) تا دستگاه­هایی که می­توانند به احیا و یا باززنده سازی این عنصر دخالت داشته باشند.

 

آیین پرده‌خوانی غدیر